درک قدم هفتم

درک قدم هفتم
درک قدم هفتم
11 خرداد 1404

با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاق ما را برطرف کند.


قدم هفتم: با فروتنی از او خواستیم کمبودهای اخلاق ما را برطرف کند.

 قدم هفتم. بنظر خیلی ساده میاد، نه؟ منظورم اینه که اگه این قدم همه چیز رو توی یک جمله ساده و مورد پسند بیان می کند، چرا این همه نیاز به نوشتن در مورد اون لازمه؟ راهنمایمان پیشنهاد داده بود که برداشت خود را از آن بگویید که ما حدود دو ماه است که متوجه شدیم تاثیرات کارکرد قدم 7 در پاکی من، به اندازه کارکرد قدم های 1 تا 6 می باشد.

راستش رو بخواهید او مدت زیادی است که پاکه و من دارم به این موضوع فکر می کنم که آیا خودش اصلاً یادش هست که این قدم در مورد چه چیزی است.

.....با صدای بلند آهی کشید و با خودش فکر کرد......

عالیه. تنها کاری رو که نیازه انجام بدهم این است که یک بالش بردارم و به آن تکیه بدم و در شرایط مراقبه قرار گیرم و به این موضوع مهم بیاندیشم. الان فهمیدم که چکار کنم پس بنابراین چشمانم را در این حالت می بندم و پس از سکوت با صدای بلند از نیروی برترم درخواست کمک می کنم و از او می خواهم الگوهای نا مطلوب مرا از بین ببرد.و از کمکش تشکر می کنم.

من اکنون متوجه شده ام که این الگوها از جنبه های منفی روحم هستند و سال ها با آنها زندگی کرده ام و آنها را دوست داشته ام و اکنون می خواهم که آنها از من گرفته شوند. شما این رو می دونید که دو عبارت بسیار نابود کننده که هر معتاد در حال بهبودی به آنها واقف هستند این دو عبارت می با شند:

  1. خودم می دانم
  2. خودم می توانم

وقتی داشتم قدم های 1 تا 6 را کار می کردم ، برایم خیلی مهم بود که آن قدم ها  را بطور کامل انجام دهم و چیزی را از قلم نیندازم. بعد از تکمیل هر قدم ، نوشته ها و برداشت هایم برای هر سئوال را با راهنمایم مرور می کردم و همین موضوع باعث شد که بذر رشد و آگاهی درون من کاشته شود.

درزمان اعتیاد فعالم، معتقد بودم که تمامی افکار من واقعیت دارد و طبیعتا ، براساس این افکار، به الگوها و رفتارهای خود تخریبی عمل می کردم. افکار و احساساتی که فکر می کردم آنقدر واقعی و بحران زا هستند ، که نمی توانم با آنها مواجه شوم. بنابراین برای تغییر این احساسات ، سعی می کردم از عوامل بیرونی استفاده کنم و خلا درونی خودم را پر می کردم. برای اینکه بتوانم برای لحظه ای احساساتم را تغییر دهم، مواد مخدر مصرف می کردم. سکس می کردم. ارتباط اجباری با مردم برقرار می کردم و یا به خریدن چیزهایی که هیچ نیازی به آنها نداشتم می پرداختم.

چیزی که آن موقع و حتی تا حدود 2 سال پاکیم متوجه نشده بودم این بود که مصرف مواد مخدر صرفا نشانه یک مشکل بسیار بزرگتر است. من دارای یک بیماری هستم که درصدد کشتن من است و نیازی ندارد که به آن مواد مخدر بدهم. رفتارهای ناسالم من که بسیار آزار دهنده هستند نیز باعث ایجاد احساس بی ارزشی و شرم درون من می کنند.

اسم من مردیت است و من یک معتاد هستم. بنابراین اگر مواد مخدر مشکل اصلی من نباشد، پس تفکرات من ریشه بیماری اعتیاد من بوده و همیشه خواهد بود. چون مشکل اصلی من تفکرات من بود و مواد مخدر فقط وسیله ای بود برای نابود کردن من در سریع ترین زمان ممکن.

 باید دنبال یک راهی می گشتم که بتواند جلوی این الگوهای رفتاری که زندگیم را غیر قابل اداره کرده بود را،  بدون مصرف هیچ گونه مواد مخدری بگیرم.

در سال اول بهبودیم ، برای اولین بار درک کردم که چقدر با رفتارهای ناخوشایندی که از من سر می زد، علاوه براینکه بر سایر آدم ها، مکان ها و سایر چیزها خسارت زده ام، باعث ترس و شرمساری و خجالت خودم شده ام.

پس کارکردن قدم 7، اعتماد به این فرآیند، صداقت داشتن، پایش مداوم افکار و کارکردن قدم ها و مرور آنها با یک راهنما برای من ضروری بود و می توانست درونیات مرا شناسایی نماید. کارکرد روزانه قدم 7 نشانه فروتنی من بوده و هست. با تمام این اوصاف، هر روز باید بطور آگاهانه تسلیم باشم و این عمل برای یک معتاد مقدم برفروتنی می باشد.

بهمین منظور می خواهم تجربیات  خود را با شما به اشتراک بگذارم تا قدم هفتم را به خودم نیز یادآوری کنم:

  1. نواقص خود را فهرست نموده و تعریف مختصری از آن ارائه دهید.
  2. من به چه روش هایی براساس این نواقص عمل می کنم؟
  3. تاثیرات این نواقص بر خودم و دیگران به چه صورت است؟
  4. چه احساساتی را با این نقص مرتبط می دانم؟
  5. آیا من سعی می کنم با عمل کردن براساس این نقص، احساس خاصی را سرکوب کنم؟
  6. زندگی من بدون این رفتارها چگونه خواهد بود؟
  7. کدام اصل روحانی را می توانم بجای آن به کار ببرم؟

    منبع مجله: clean times july/august 2018 

لینک کوتاه: https://na-iran.org/fa/b/382585
این خبر را به اشتراک بگذارید:
دلایل لغزش

دلایل لغزش

قبلی
تجربه ای از جبران خسارت

تجربه ای از جبران خسارت

بعدی