دلایل لغزش

دلایل لغزش
دلایل لغزش
06 خرداد 1404

این داستان روایتگر مسیر پر فراز و نشیب بهبودی از اعتیاد است؛ از آشنایی با NA و سال‌ها پاکی تا لغزشی دردناک و در نهایت بازگشتی قدرتمند به آغوش برنامه.


پس از تخریب‌های شدید ناشی از اعتیاد فعال و آوارگی، در حالی که همسرم با بیماری ام‌اس دست و پنجه نرم می‌کرد و خودم نیز به شدت درگیر مصرف مواد مخدر بودم، به واسطه یکی از دوستان بهبودی‌ام با انجمن معتادان گمنام آشنا شدم. مسیر پاکی و بهبودی‌ام را با شرکت در جلسات بهبودی آغاز کردم، اما به مرور زمان و پس از حدود دوازده سال پاکی، فاصله‌ای بین من و اصول برنامه افتاد. تصور کردم دیگر نیازی به جلسات، کارکرد قدم‌ها و راهنما ندارم. احساس دانایی و توانایی کاذب، کم‌کم مرا از دوستان بهبودی و برنامه دور کرد و به تنهایی و انزوا کشاند.

به تدریج با کسانی که مواد مصرف می‌کردند، ارتباط برقرار کردم و طولی نکشید که خودم را در حال مصرف الکل دیدم. ابتدا این موضوع را با راهنمایم در میان گذاشتم، اما سپس آن را انکار کردم و همین انکار باعث شد دوباره به سمت مواد مخدر برگردم.

پس از چهل روز لغزش، به نقطه‌ای رسیدم که می‌خواستم به زندگی‌ام پایان دهم و تصمیم داشتم پس از آخرین مصرف، خودم را خلاص کنم. اما خواست خدا برایم چیز دیگری بود. ساعت هشت صبح که تصمیم به این کار گرفتم، ناگهان خوابم برد و تا عصر همان روز از شدت مصرف مواد بیهوش بودم. در همین حین، یکی از دوستانم که متوجه شده بود من در منزل هستم، از دیوار وارد خانه‌ام شد و مرا از مرگ نجات داد. در آن لحظه متوجه شدم که خداوند فرصت دیگری به من داده است.

از فردای آن روز مصرف را قطع کردم و با جدیت به برنامه و جلسات بهبودی بازگشتم؛ زیرا لذت و آرامش پاک زندگی کردن را قبلاً چشیده بودم و نمی‌خواستم آن را از دست بدهم.

اکنون که این مطلب را می‌نویسم، حدود چهار سال است که پاک هستم و با تجربه دردآوری که به واسطه لغزش به دست آورده‌ام، باور دارم لغزش هرگز اجباری یا اتفاقی نیست. لغزش برای من به این شکل رقم خورد که در برنامه بهبودی خود کوتاهی کردم و با دست‌کم گرفتن اصول ساده برنامه و ارتباط با "یار، بازی، توپ‌بازی و زمین‌بازی" (منظور افراد، مکان‌ها و شرایطی که منجر به لغزش می‌شوند)، خودم باعث شدم مجدداً تجربه عذاب‌آور گذشته را تکرار کنم. اما اکنون بیش از پیش خود را ملزم به رعایت رهنمودهای برنامه کرده‌ام؛ زیرا به این نتیجه رسیده‌ام تنها راهی که به غیر از رعایت اصول ساده برنامه مانند شرکت منظم و مرتب در جلسات بهبودی و کارکرد قدم وجود دارد، زندان، تیمارستان یا مرگ است. به امید روزی که هیچ معتادی دچار لغزش نشود و جان خوش را از دست ندهد.

برگرفته از مجله پیام بهبودی / سال بیست و یکم / شماره 82 / بهار 1404


لینک کوتاه: https://na-iran.org/fa/b/382584
این خبر را به اشتراک بگذارید:
شرکت در اولین جلسه

شرکت در اولین جلسه

قبلی
درک قدم هفتم

درک قدم هفتم

بعدی