NA بدون مرز

NA بدون مرز
NA بدون مرز
15 اسفند 1403

در این متن، مازیار از تجربه‌های تلخ خود در دوران اعتیاد، لحظه‌های یاس و ناامیدی، و سپس از نور امیدی که در NA یافته است، سخن می‌گوید. او تأکید می‌کند که بیماری اعتیاد مرز نمی‌شناسد و تنها راه رهایی، تسلیم در برابر نیروی برتر و پذیرش کمک از همدردان است. این داستان الهام‌بخش، نشان می‌دهد که حتی در تاریک‌ترین لحظه‌ها نیز می‌توان با امید و اراده، راهی به سوی رهایی و زندگی جدید پیدا کرد


مازیار هستم، یک معتاد.

در نزدیکی مرز زندگی می‌کنم و برای عبور از این خط مرزی، مجوز قانونی لازم است. اما بیماری اعتیاد، مرزی نمی‌شناسد و تنها مرز بین بیماری و رهایی، خطی است که با دستان خداوند ترسیم شده و تسلیم، تنها مجوز عبور از این خط فرضی است. مرزی بین خدا محوری و خود محوری، بیماری و بهبودی، مرگ و زندگی. نمی‌دانم چرا همیشه آشفته و از جامعه و مردم گریزان بودم. در تنهایی خود و انزوایی که بیماری اعتیاد برایم رقم زده بود، غرق شده بودم. با سرعت در منجلاب جهالت و خودمحوری، قضاوت و کنترل، به ورشکستگی و فقر روحانی فرو می‌رفتم. دیگر برایم اهمیتی نداشت چه اتفاقی برایم می‌افتد و یا اعتیاد چه جهنمی برای خانواده و اطرافیانم به وجود آورده است. همه چیز می‌سوخت و نابود می‌شد و از من، چیزی به عنوان یک انسان باقی نمانده بود. یا به فکر تهیه مواد بودم یا به فکر مصرف آن و در یاس و ناامیدی، لحظه‌های آخر عمرم را می‌شمردم که ناگهان صدایی آشنا، آغوشی گرم و دستی پر از عشق و محبت مرا به سمت خود کشید. دو بال زیبا مرا در آسمان بی‌کران NA به پرواز درآورد و این بار هیچ مرزی نبود و هر چه بود، آبی آسمان بود. خداوند بار دیگر فرصت زندگی را به من داد و یک اتفاق روحانی، پیام عشق، امید و آزادی را به من رساند. باعث شد خورشید زیبا در زندگی‌ام بتابد و ابرهای تیره و تار نابودی کنار بروند. سه سال است که بدون هیچ گونه ماده مخدری زندگی خوبی را تمرین می‌کنم و راه جدیدی برای زندگی پیدا کرده‌ام. امیدوارم با خدمت و به کمک خداوند، عشق و ایثاری که به من هدیه شده است را در NA در اختیار همدردانم بگذارم. خداوندا آرزو می‌کنم هیچ معتادی قبل از آشنایی با انجمن، از درد اعتیاد نمیرد.

گرگان - مازیار. ت
برگرفته از پیام بهبودی شماره نوزدهم / سال پنجم / تابستان 1388


لینک کوتاه: https://na-iran.org/fa/b/382567
این خبر را به اشتراک بگذارید:
وعده باران

وعده باران

قبلی
قدم اول را بردار، برو تا آخر جاده

قدم اول را بردار، برو تا آخر جاده

بعدی