رهایی از بیماری اعتیاد
 
                                            جیمز، که در خانوادهای معتاد بزرگ شد، پس از سالها گرفتاری در اعتیاد و بیخانمانی، با تجربهای روحانی و کمک NA به پاکی رسید. او اکنون با بهبودی پایدار، به دیگران برای رهایی از اعتیاد کمک میکند.
نام من جیمز است و من یک معتاد بودم. در ۱۸ فوریه ۲۰۰۶ پاک شدم. در خانوادهای متولد شدم که اعتیاد در آن ریشه داشت. بذر تمایل به اعتیاد از کودکی در من کاشته شد و در دوران تحصیل در مدرسه شبانهروزی و دانشگاه، این اعتیاد رشد کرد. با وجود لحظات موفقیت، شادیهایم کوتاهمدت بود و نمیتوانستم مشکل اصلیام را درمان کنم، چون نمیدانستم ریشه آن اعتیاد است. همیشه در جستوجوی راهحلی برای رهایی از اعتیاد بودم، اما در چرخه بیپایان مصرف مواد گرفتار شده بودم و آن را تنها راه فرار از مشکلاتم میدیدم.
اوج مصرفم در تاریکی بیخانمانی رقم خورد؛ وضعیتی که در سالهای اولیه اعتیادم غیرقابلتصور بود. در ویرانههای یک انبار متروکه زندگی میکردم، با ذهنی پر از هذیان. آنجا بود که دریافتم مواد مخدر نهتنها آرامشی به من نمیدهد، بلکه هیچ راهحلی برای طوفان درونی و مشکلاتم ندارد.
در آخرین روزهای مصرف، هنگامی که قصد داشتم با فروشنده مواد ملاقات کنم، تجربهای روحانی زندگیام را تغییر داد. در برف لیز خوردم و در گودالی از آب یخ افتادم. وقتی از گلولای برخاستم، خسته و آشفته، جملهای ساده اما عمیق گفتم: «خدایا، بس است!» این را اولین دعایم برای رهایی از زنجیرهای اعتیاد میدانم.
بهطرز معجزهآسایی، انگار در پاسخ به دعایم، اتوبوسی شهری نزدیکم توقف کرد. راننده، که شاید ناامیدی را در چشمانم دید، بدون گرفتن کرایه اجازه داد سوار شوم. آن اتوبوس مرا به پناهگاهی برای بیخانمانها برد. کارکنان آنجا با مهربانی به من کمک کردند، جایی برای اقامت فراهم کردند و در اتفاقی غیرمنتظره، مرا به اولین جلسه NA بردند. با وجود حال آشفتهام، احساس عمیقی که در آن جلسه بهبودی یافتم، آغازگر تحولی بزرگ در زندگیام شد. هرچند در ابتدا خود را بیگانهای در میان اعضا میدیدم، اما آنها با گرمی و همدلی مرا پذیرفتند.
آن جلسه ابتدا پناهگاهی برایم شد و سپس به گروه خانگیام تبدیل شد. با حضور منظم در جلسات، بیماری اعتیادم را شناختم و از طریق قدمهای دوازدهگانه با اصول بهبودی آشنا شدم. با راهنمایی اعضای باتجربه، وارد کارهای خدماتی شدم و مسئولیتهایی را در گروه بر عهده گرفتم. این تجربیات، همراه با حمایت راهنمایم، پایههای بهبودیام را شکل داد. در هجده سال پاکیام، بهعنوان خدمتگزار انجمن، آموختههایم را به کار بردم تا برای انجمن و همدردانم مفید باشم.
اکنون با پاک ماندن و کار کردن قدمها، از بند اعتیاد فعال رها شدهام. برنامه بهبودی را منظم دنبال میکنم و دست یاریام را به سوی کسانی که در شرایط مشابه گذشتهام گرفتارند، دراز میکنم. به کمک رهنمودهای برنامه، روابط سالمی با اطرافیانم ساختهام که در تضاد کامل با روابط پرآشوب دوران اعتیادم است. حالا دیگر تنها زنده نیستم، بلکه در جمع کسانی هستم که با عشق به یکدیگر کمک میکنند. زندگی بدون مواد مخدر ما گواهی است بر امکان پاکی و بهبودی برای دیگر معتادان در رنج.
برگرفته از نشریه پیام بهبودی / سال بیست و یکم / شماره 82 / بهار 1404
لینک کوتاه: https://na-iran.org/fa/b/382587
این خبر را به اشتراک بگذارید:
مطالب مشابه
بولتن ها
نشريات ، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد.
کتاب ها
نشريات ، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد.
مجلات راه NA
نشريات، آرم و نام NA متعلق به هيچ شخص خاص، کميته و يا هيئت خاصي نيست و بر طبق قرارداد وديعه از طرف کل انجمن به خدمات جهاني سپرده شده تا از آن محافظت نمايد
نرم افزار موبایل
لطفا براي ايجاد امکان سرويس دهي بهتر از انتشار مستقيم نرم فزار هاي اين صفحه خودداري نموده


 
                         
                             
                             
                                                 
                                                 
                                                 
                                                