 
                                                لبخند گرم خورشید
لبخند گرم خورشید,تراز صادقانه,رازهای مگو,معجزه ای که برایم پیشامده,لذت جویی هایم
 
                                                 
                                                ریچینگ اوت عزیز
ریچینگ اوت عزیز,من یک معتاد هستم,معتاد سرخپوست,معتاد زندانی,طالب کمک na
 
                                                بایدهای معتادان گمنام
بایدهای معتادان گمنام,بهبودی اعتیاد,کمیته خدماتی معتادان گمنام,عجز مواد مخدر,زندگی غیر قابل اداره
 
                                                 
                                                تنها راه بهبودی
تنها راه بهبودی,زمان بهبودی,تحمل اعتیاد,انسان خودمحور,معتاد خودبین,تاثیرات بهبودی
 
                                                زندگی کردنِ برنامه
زندگی کردنِ برنامه,زیستنِ برنامه,زندگی های نویافته,آغاز به ساختن,تعادلمان به هم خورده
 
                                                "جیمی. ک" کی بود
با توجه به همکاری نزدیک "پیام بهبودی" با مجله NA Way، یکی از آن مقالات برگزیده، مطلبی است که قبلا در مجله "پیام بهبودی" چاپ و سپس برای آنها نیز ارسال شده بود که در آن مجله هم به چاپ رسید و اکنون نیز به عنوان یکی از مقالات برگزیده ده سال گذشته انتخاب گردیده است.
 
                                                 
                                                پاک و روشن چو برف زمستان
پاک و روشن چو برف زمستان,فراز و نشیبهای زیادی,مسیر این چنین هموار,قدرشناسی و سپاس گزاری,مخاطبان اصلی خود
 
                                                من به ما تبدیل می شود
زمانی که تنها و ورشکسته وارد NA شدم، تصور ادامه زندگی با یا بدون موادمخدر هم برایم غیر ممکن بود و واقعاً به آخر خط رسیده بودم.
 
                                                پیام رسانی به معتادان
پیام رسانی به معتادان,دوست جویای کمک,برنامه معتادان گمنام,پاک هستم,در حال خدمت
 
                                                آزادم که زندگی را بسازم
یک بار کسی از من پرسید من کیستم، امروز آزادم که آن را بسازم، هر روز را تجربه کنم و از درون آزاد باشم.
 
                                                فروتن، نه خجالت زده
فروتن، نه خجالت زده,اعتماد به نیروی برترمان,از او درخواست کردیم,کمبود هایمان,تمرین قدم هفتم
 
                                                قدم های حماقت
قدم های حماقت,اقرار کردیم,به این باور رسیدیم,ما تصمیم گرفتیم,ترازنامه اخلاقی بی باکانه
 
                                                رنجش ها قاتل بهبودی هستند
به تدریج من همین کار را برای تمام کسانی که در لیست رنجشهای خود داشتم، انجام دادم و نتیجه آن شگفت آور بود. بار سنگینی از روی شانه هایم برداشته شد و من قادر به رهایی از نفرتی شدم که برای سالهای سال مرا آزار داده بود.
 
                                                سپاسگزاریِ من صحبت می کند
سپاسگزاریِ من صحبت می کند وقتی که به من یادآوری می شود که از کجا آمده ایم و اکنون کجا هستیم. این در جلساتمان خوانده می شود که آن بهبودی که به سختی به دست آورده ایم مثل هدیه ای دراختیار تازه واردها قرار می گیرد. ما از تازه واردها به عنوان مهم ترین اعضا یاد می کنیم زیرا آنها افرادی هستند که پیام ما را به دیگران انتقال خواهند داد.
 
                                                برنامه کار می کند. اگر ماهم کار کنیم
گاهی افراد خارج از برنامه از من می پرسند چه وقت فارغ التحصیل خواهم شد یا اینکه چقدر طول میکشد تا من کاملا خوب شوم و دیگر نیازی به جلسه رفتن نداشته باشم؟ من واقعا خوشحالم که هیچ مراسم فارغ التحصیلی در NA وجود ندارد هر چند جشنهای تولد زیبا و لذت بخش هستند.
 
                                                 
                                                

